کد مطلب:225213 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:238

وقایع سال دویست و دوم هجری و بیعت أهل بغداد با ابراهیم بن مهدی به خلافت
در این سال مردم بغداد با ابراهیم بن مهدی بن منصور خلیفه برادر هارون الرشید چنانكه به آن اشارت شد به خلافت بیعت كردند و او را مبارك لقب دادند، گفته اند: بیعت مردم بغداد با ابراهیم بن مهدی در أول روز از شهر محرم یعنی أول سال دویست و دوم به خلافت با او بیعت نمودند، و به روایتی در پنجم محرم با او بیعت كردند و مأمون را از خلافت معزول ساختند.

قاضی شمس الدین أحمد بن خلكان در وفیات الأعیان می گوید: بعد از



[ صفحه 143]



سال دویستم هجری مردم بغداد با ابراهیم بیعت به خلافت كردند، و در این وقت مأمون در خراسان بود، و مدت خلافت ابراهیم در بغداد دو سال بود لكن به قول طبری مدت خلافتش یكسال و یازده ماه و دوازده روز بود، و می گوید: مبایعه او روز سه شنبه پنج روز از شهر ذی الحجة الحرام سال دویست و یكم در بغداد اتفاق افتاد.

جماعت عباسیان در باطن با او بیعت كردند، أما مبایعت بغدادیان در أول روز شهر محرم الحرام سال دویست و دوم روی نمود و در همان روز مأمون را از خلافت خلع نمودند، و چون روز جمعه پنجم محرم نمودار شد این مطلب را آشكار ساختند، و از اینجا معلوم می شود كه دوشنبه روز أول محرم آن سال بوده است.

و چون روز جمعه در رسید ابراهیم بر منبر برآمد و نخست مردی كه با وی بیعت نمود عبیدالله بن عباس بن محمد بن الهاشمی و پس از وی برادرش منصور بن المهدی و بعد از ایشان سایر بنی هاشم، و از آن پس جماعت سرهنگان و سرداران لشكر بیعت كردند، و متولی اخذ این بیعت مطلب بن عبدالله بن مالك، و ساعی و كوشش نماینده در این امر و قیام نماینده در كار بیعت با او سندی بن شاهك و صالح صاحب مصلی و منجاب و نصیر و صیف و سایر موالی و غلمان خاندان خلافت بودند.

أما این اشخاصی كه نامبردار آمدند رؤسا و قواد سپاه بودند، چه بر مأمون غضبناك شدند كه از چه روی خواسته بود منصب خلافت را از اولاد عباس به فرزندان علی علیه السلام بازگرداند و از دودمان عباسی بیرون كند، و به چه سبب جامه سیاه را كه شعار پدران او بود دور افكند و جامه ی سبز بپوشید.

بالجمله كار بیعت مردمان به پایان رسید ابراهیم با لشكریان وعده نهاد كه رزق شش ماهه ایشانرا بپردازد و مخالفان را به معاونت ایشان دفع دهد، چون لشكریان این حال را بدیدند بر وی بشوریدند و به اندیشه فتنه برآمدند، چون ابراهیم این حال را بدید هر مردی از آنان را دویست درهم بداد و هم درباره ی



[ صفحه 144]



پاره ی به سواد رقم كرد كه بقیه حقوق ایشان را گندم و جو بدهند.

آن جماعت برای گرفتن غله بیرون شدند و به هیچ كجا نگذشتند جز آنكه به زیر پای نهب و غارت بنوشتند و بهره سلطان و اهل بلاد را به جمله بچاپیدند و ابراهیم با مردم بغداد و یاری ایشان بر تمامت مردم كوفه و سواد مستولی گشت و درمد این لشكرگاه بساخت و عباس بن موسی الهادی را والی طرف شرقی بغداد گردانید و حكومت طرف غربی را با اسحاق بن موسی الهادی موكول ساخت، و این شعر را ابراهیم بن المهدی گفته است:



ألم تعلموا یا آل فهر بأننی

شریت بنفسی دونكم فی المهالك



و در همین روز كه با ابراهیم بیعت كردند فرمان داد... بعد از آن به روایت ابن بابویه علیه الرحمة در كتاب عیون اخبار كه می فرماید: علی بن موسی الرضا علیهماالسلام در سال دویستم از راه بصره و فارس با رجاء بن أبی الضحاك در شهر مرو بر مأمون ورود داد و دختر مأمون در تزویج آن حضرت درآمد.

و چون این خبر به جماعت عباسیان كه در بغداد بودند رسیدند ایشان را ناخوش افتاد و ابراهیم بن مهدی را بیرون و با او به خلافت بیعت كردند، و دعبل ابن علی خزاعی شاعر این شعر را در این باب بگفت:



یا معشر الأخیار لا تقنطوا

حط عطایاكم و لا تسخطوا



فسوف یعطیكم حنینیة

تلذها الأمرد و الاشمط



و المعبدیات لقوادكم

لا تدخل الكیس و لا تربط



و هكذا یرزق أصحابه

خلیفة مضجعه البربط



از روی استهزاء و توهین می گوید:ای گروه خوبان نومید نباشید و از نقصان عطایای خودتان رنجیده خاطر و خشمگین نگردید.

و عطاهای خود را بگیرید و صله های خود را مأخوذ دارید، چه این پادشاه جهان پناه بزودی عطا می فرماید به شما كنیزكی سفید اندام گل فام ماه دیدار سرو رفتار را كه پیر و جوان و ساده روی و سیاه موی و مردم سال یافته و موی سیاه



[ صفحه 145]



و سفید بر هم بافته از كنارش برخوردار و از مباشرت لذت یاب گردند، و نیز كنیزكان مغنیه و ماه طلعتان زهره جبین را كه دست پرورده و تربیت شده این سلطان ذی شأن هستند برای سران سپاه آماده كار نماید.

لكن از امید درهم و دینار بر كنار باشید و به كیسه خود این نوید ندهید و البته خلیفه كه خوابگاهش بربط و بربط نوازان و سرودگویان و نوازندگان با وی شب بروز می آورند اصحابش را از این گونه روزی می رساند.

ابن بابویه می فرماید: سبب انشاد این اشعار این بود كه ابراهیم بن مهدی همیشه بنواختن آلات لهو و لعب و عیش و طرب و معاشرت زنان مغنیه و جماعت نوازندگان اشتغال و سعی داشت.